در دوران کنونی رشد اقتصادی نه در داشتن منابع مالی فراوان و یا منابع طبیعی خدادادی، بلکه در گرو داشتن مغزهایی پویا است. اقتصاد عمر حاضر که واژه دانش را در کنار نام خود یدک می کشد، هرچند از بازوی نیروی کار و نیروی مرموز سرمایه های پولی استفاده می برد، اما قدرت خود را از ذهن افرادی می گیرد که یاد گرفته اند چطور دست به آفرینش ذهنی بزنند. خلاقیت به عنوان سنگ بنای نوآوری و نوآوری به عنوان پیش فرض رشد اقتصادی نه به صورت مفاهیم جداگانه بلکه به صورت ارکان یک سیستم در کنار یکدیگر نتایج مطلوب یک اقتصاد پویا را رقم می زنند. در این میان بسیاری از مفاهیم دیگر نیز در کنار آن ها قرار می گیرند. استعداد ذاتی افراد، حمایت های مالی و عاطفی، فرهنگ، کارآفرینی و ... اجزاء یک سیستم یکپارچه هستند که در طی یک فرایند آنچه در ذهن افراد می گذرد را تبدیل به چیزهایی می کنند که در نهایت شکوفایی اقتصادی را رقم می زند. در این همایش سعی داریم با یک دید سیستمی به تشریح فرایند فوق الذکر پرداخته و ضمن برشمردن نقش هر یک از اجزاء سیستم به توضیح چگونگی عملکرد کلی سیستم بپردازیم. دیدگاه سیستمی به برنامه ریزان و مسئولین کمک خواهد کرد تا با یک نگاه جامع به فرایند به ثمر نشستم یک ایده خام در قالب یک محصول یا خدمت نگاه کنند، نه به یک مرحله مجزا که به تنهایی نخواهد توانست به خروجی مطلوب بینجامد. برنامه ریزی های کلان تنها با این دیدگاه خواهند توانست ضمن استفاده حداکثری از منابع محدود به بهترین خروجی بینجامد.
مولفه ای که در اقتصاد خلاق تاثیر گذار است فناوری فرهنگی است. سازمان یونسکو، «صنایع خلاق و فرهنگی» را به این صورت تعریف میکند: بخشهایی از فعالیت سازمان یافته که هدف اصلی آنها تولید یا باز تولید، ارتقاء، توزیع و یا تجاری سازی کالاها، خدمات و فعالیتهای دارای ماهیتهای فرهنگی، هنری یا مبتنی بر میراث فرهنگی است. این رویکرد، بر مواردی بیشتر از محصولات خلاقیت بشری که به طرز صنعتی ساخته میشوند تمرکز دارد و کل زنجیره تولید و همچنین کارکردهای اختصاصی هر بخش دخیل در عرضه این آفرینشها به عموم را مربوط میکند. بنابراین، این تعریف، فعالیتهای به هم مرتبط از قبیل تبلیغات و طراحی گرافیک که عاملهایی تعیینکننده در این فرایند هستند را هم شامل میشود.(یونسکو، 2015).
صنایع خلاق، مؤلفه های مهم اقتصادهای دانشبنیان شدهاند و در موارد قابل اندازهگیری، در زمینههای رشد و ایجاد شغل، سهمی بالاتر از متوسط را به خود اختصاص دادهاند. آنها همچنین وسایل انتقال هویت فرهنگی هستند که نقش مهمی در رونقبخشی به تنوع فرهنگی بازی میکند. طی دهه گذشته، تعدادی از دولتها در سرتاسر جهان به اهمیت صنایع خلاق پی برده و تدوین سیاستهایی برای ترویج آنها را آغاز کردهاند. در این کشورها، برای ترسیم ارتباط میان فرهنگ، صنایع خلاق و توسعه اقتصادی، مجموعه رو به گسترشی از تحلیلها، آمارها و فعالیتهای نگاشتی تولید شده تا دادههای خام مورد نیاز برای سیاستسازی را در اختیار مسئولان قرار دهد. با این وجود، از این بخش هنوز درک اندکی وجود دارد و برای بسیاری از دولتها هنوز نیاز به متقاعدسازی درباره پتانسیلهای آن وجود دارد، این در حالی است که تلاش برای اندازهگیری دقیق فعالیت اقتصادی در این حوزه با موانع قابل توجهی رو به روست.(EYGM Limited, 2014)
صنايع و فناوريهاي فرهنگي دارای ویژگیهایی است که میتواند آن را در زمره اولویتهای توسعه کشور قرار دهد. سند نقشهي جامع علمي كشور – كه تلاشي جهت پوشش نياز اولويتبندي در تخصيص منابع بود- فناوريهاي نرم و فرهنگي را يكي از اولويتهاي سطح الف فناوري كشور معرفي ميكند.